دو مرد در کنار دریاچهای مشغول ماهیگیری بودند.
یکی از آنها ماهیگیر با تجربه و ماهری بود اما دیگری ماهیگیری نمیدانست.هر بار که مرد با تجربه یک ماهی بزرگ میگرفت، آنرا در ظرف یخی که در کنار دستش بود میانداخت تا ماهیها تازه بمانند، اما دیگری به محض گرفتن یک ماهی بزرگ آن را به دریا پرتاب میکرد.
ماهیگیر با تجربه از این که میدید آن مرد چگونه ماهی را از دست میدهد بسیار متعجب بود.
لذا پس از مدتی از او پرسید: چرا ماهیهای به این بزرگی را به دریا پرت میکنی؟
مرد جواب داد: آخر تابه من کوچک است !
□
گاهی ما نیز همانند همان مرد، شانسهای بزرگ، شغلهای بزرگ، رویاهای بزرگ و فرصتهای بزرگی را که خداوند به ما ارزانی میدارد، قبول نمیکنیم.
چون ایمانمان کم است .
□
ما به یک مرد که تنها نیازش تهیه یک تابه بزرگتر بود میخندیم، اما نمیدانیم که تنها نیاز ما نیز، آن است که ایمانمان را افزایش دهیم .
خداوند هیچگاه چیزی را که شایسته آن نباشی به تو نمیدهد.
این بدان معناست که باید با اعتماد به نفس کامل از آنچه خداوند بر سر راهت قرار میدهد استفاده کنی.
هیچ چیز برای خدا غیر ممکن نیست .
با تشکر از سایت سیبیتا